عشقم باهوشم
سلام ستاره خوبی ها
سلام عشقم سلام دختر نازنینم
امروز می خوام از خانم شدنت بنویسم.امروز می خوام از عاقل شدنت بنویسم .امروز می خوام بگم که تو خیلی دختر باهوشی هستی .(لا حول و لا قوه الا بلله العلی العظیم)
دخترم تو دقیقا یک سال و دو ماه و چهارده روزه شده بودی که تونستی چشم هات را به ما با چشمک زدن ،بینی قشنگت را با گرفتنش و زبان خوشکلت را با درآوردنش به من و بابا نشون بدی.
تو الان یاد گرفتی حلقه های هوشت را از گردن استوانه ایی در بیاری و مجدد همه را توی جای خودشون جا بدی.
عشق مامان تو میتونی الان از کلمات آب،بابا،ماما،می می،ده ده،نه،چهه(چشم)،به به استفاده کنی.
این اتاق دخترمه
این اتاق تو خونه باغ فیض است .که بیشتر شبیه به آکواریون است تا اتاق.عشقم
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
دلم می خواد زود زود بتونی کامل حرف بزنی .اتفاقات را با زبان زیبایت برام تعریف کنی و منم هی قربونت برم.النای عزیزم همیشه خدا را برای دادن دختر خوب و نازنینی مثل تو شکر میکنم.امیدوارم همیشه خوب و خوش و سرحال باشی.فعلا بای بای