النا لپ گلیالنا لپ گلی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
پیوند عشق من و باباپیوند عشق من و بابا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره
مامانی النامامانی النا، تا این لحظه: 38 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره
بابای النابابای النا، تا این لحظه: 44 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

دفترچه خاطرات النا جان

یه دعوت همگانی

سلام ممنون از اینکه برای خوندن وبلاگ دخترم وقت گذاشتید. میخواستم خدمتتون اعلام کنم که شما در تاریخ 22/3/93 از ساعت شش بعدازظهر در منزل پدر جون النا واقع در اهواز به مراسم تولد النا خانم دعوت هستید.لطفا دوستانتان را هم مطلع نمایید. تشریف فرمایی شما باعث خندان شدن دخترم می گردد.   ...
13 خرداد 1393

تولدت مبارک عزیزم

سلام خانمم.سلام عزیز دلم.سلام دردونم.سلام خانم طلا خوش آمدی به دنیا.امروز روز تو است .توی تاریخ امروز را برای تو ثبت کرده اند و همه دارن برای به دنیا آمدن همچه دختری خوشحالی میکنند. . به لطف خدا تولد اولین سالت با روز میلاد امام سجاد(ع) متقارت شده و از این بابت خیلی خوشحالیم.اما واقعا هیچ کس نمی دونه من امروز چقدر خوشحالم.اینقدر توی دلم حرف دارم که نمی دونم اول باید کدومشون را برات بنویسم.اما توکل می کنم و سعی می کنم حرف دلم را بنویسم. دقیقاً یک سال پیش تو النای عزیزم ساعت نه و پنجاه دقیقه در بیمارستان صارم به دنیا آمدی ،خوشکل و زیبا.چقدر زود گذشت نه ماه بارداریم و عبور یک سال از به دنیا آمدنت.امممممممممممما خوشحالم.خیلی...
13 خرداد 1393

کدومش را دوست داری؟؟؟

سلام خانم خانم ها سلام دختر قشنگم سلام مهربون مامان گذر روزهای سال به قدری تند تند اتفاق می افته که ما انسان ها را حیران زده میکنه.باورم نمیشه که داریم به تولدت نزدیک می شویم.باورم نمیشه که گل دخترم داره یه ساله میشه.خدا را شکر مامانی برای تولدت من و بابا هدایت برنامه ها داریم .قراره برات یه کیک زیبا سفارش بدیم و یه اتلیه خوب بریم و عکس های قشنگ بگیریم. تازه مامان قراره مامان جون وبابا جون هم  برات یه تولد بزرگ  اهواز بگیرن.اخه ما تو تهران فامیل خاصی نداریم که دعوتشون کنیم .همه عزیزانمون در اهواز و دزفول مستقر هستند به همبن دلیل جشن خوبی هم اهواز برات برگزار میشه.میدونی چرا؟ چون تو را همه خیلی خیلی دوست دارند و تو...
10 خرداد 1393

دختر گرمایی

سلام خانم خانما خوبی فرشته مهربونی .خوبی آرامش من و بابا هدایت دخترم چشم  هام زیر پات روز به روز داری خوشکل تر و مهربون تر می شی و روز به روز داره کار هات بزرگونه تر میشن. مثلاً الان مدتی است نصفه شب  هم من، هم بابا هدایت ،از خواب بیدار میشیم و روی شما را با پتو میندازیم اما مجدداً نیم ساعت بعد تو با جیغ و گریه بیدار می شی و پتو را با پاهات پرتاب میکنی کنار و رو یه دست دیگت می خوابی.همین موضوع هم باعث شده امروز که از خواب بیدار شدی آب ریزش بینی داشته باشی. و منم شما را ببرم پیش آقای دکتر مقدادی.خدا کنه بیماریت خیلی سخت نباشه عزیزم. امیدوارم به حق محمد هیچ وقت مریض نشی  . همیشه سالم و سرحال باشی و خدا را بابت سل...
7 خرداد 1393

یه خبر خیلی مهم

سلام سلام سلام مامانی می خوام بهت یه خبر مهم بدم .خودم که خیلی خوشحالم .خدا کنه بقیه را هم خوشحال کنم. ما رسماً رفتیم تو خونه خودمون .یه خونه کوچولو اما با صفا.منو بابا هدایت که خیلی خوشحالیم .چون برای به دست آوردن این خونه خیلی خیلی کار کردیم و پس انداز  کردیم. به لطف حضور تو و قدم سبکت من و بابا موفق شدیم خونه را از مستاجر تحویل بگیریم و اسباب کشی کردیم.تو خونه جدید را خیلی دوست داری امیدوارم روزهای خوبی اینجا داشته باشی. تازه همون پری شب که اسباب اوردیم  من تو  را گذاشتم روبروم و بهت گفتم بیا بیا مامان بیا.تا تی تا تی .النای خوبم تو توانستی قدم بر داری به سمت من آمدی .مبارکه مبارکه. کٍل کٍل. راستی م...
27 ارديبهشت 1393

اولین عید النا جان در اهواز

سلام دختر عزیزتر از جانم امروز که وقتم یه کم خلوت شد زود تصمیم گرفتم که به ویلاگت یه سری بزنم و برات از نوروز بنویسم .دختر زیبای من شما اولین لحظه سال نو را در اهواز کنار مامان و بابا جون اهوازی سپری کردی.و بابا جون برات بلند بلند مقلب القلوب می خوند .تو هم طبق معمول لبخند قشنگت روی لب هات نشسته بود. من و بابا هدایت هم خیلی خیلی دعا کردیم هم برای شما هم برای همه ی عزیزانمون.اما من یه دعای ویِِژه هم کردم می دونی چی بود.؟؟؟؟؟؟؟ گفتم :خدایا به حق  محمد و ال محمد نی نی های خوب و خوشکل و سالم و صالح به آجی ندا عطا کن.امین یا رب العالمین. خوب جونم  برات بگه از دید و بازدید ها ما طبق روال همیشه اول رفتیم خدمت مامان بر...
27 ارديبهشت 1393

((فرزندان امانت الهی و نعمت و نشانه های خدا هستند))

نعمت خدا، نشانه خدا و امانت خدا سلام سلام زندگی مادر سلام نفسم و سلام عمرم سلام رومحم سلام وجودم سلام هستی ام سلام جشمام و سلام همه لطف خدا خوش امدی به زندگی من و بابا خوش تو الان یه خانم بزرگی ولی روز به روز قلب من برات تنگ تر میشه و باز دلم میخواد بهت بگم خوش امدی زندگیم.   شرمنده الان باید برم کلاس ورزش بعد میام باز از دل تنگی هام برات مینویسم. و چند تا عکس میگذارم برات از نوروز این هم عکس بابابزرگ است و شما برای ایشون نتیجه اول هستی.(ایشون تو حیاط خونه مامان جون نشسته و داره تو و باباجون را که در حال عکاسی در باغچع هستی را نگاه میکنه و لذت میبره.(النا بابابزرگ خیلی دوستت داره با وجود اینکه بعد از سکته ایی که ...
20 ارديبهشت 1393

همه بگید ماشاالله

سلام .دختر نازنینم   خداوند انسان را با تفکر خاصی خلق کرد و برای او شرایط خاصی آفرید تا انسان در این دنیا محک بخورد. و تو دختر عزیزم به دنیا امدی تا زندگی کنی و آموزش ببینی و آزمایش شوی و لذت ببری النای عزیزتر از جانم امروز شما برای اولین بار توانستی روی پاهای خودت بدون هیچ تکیه گاهی بایستی واز این کار خودت خیلی خیلی خوشحال شدی و هی زوق زوق کردی تا بلاخره افتادی نمی دونی بابا هدایت چقدر زوق زد .من و بابا کلی تشویقت کردیم و بعدش مثل همیشه تو بغلمون گرفتیم و بوسیدیمت. مبارک مبارک مبارکت باشه.از این به بعد تو می توانی روی پای خودت بایستی و برای این کار به من و بابا احتیاج نداری عزیز دلم. راستی ماه آینده تولدت است.میخوا...
17 ارديبهشت 1393